(Translated by https://www.hiragana.jp/)
اسروشنه - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد پرش به محتوا

اسروشنه

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

اُسروشَنِه (نام‌های دیگر: استروشن، اشروسنه، سروشنه، ستروشنه) ولایتی کهن در تاجیکستان کنونی بوده‌است.

موقعیت جغرافیایی

[ویرایش]

این ولایت، در شمال با چاچ و بخشی از فرغانه و در جنوب با بخشی از کش، چغانیان، شومان و اشجرد همجوار بود. در خاور اشروسنه، بخشی از فرغانه و فامر و در باختر آن سمرقند قرار داشت.

تاریخ

[ویرایش]

گویا در حدود سده هفتم پیش از میلاد، یکی از شاخه‌های شمالی سغدیان، که در سرزمین هموار کران چپ سیر دریای میانه نشیمن داشتند، اسروشنه را بنا نهادند.

آنگونه که از نقش برجسته‌های تخت جمشید، شوش و نقش رستم برمی‌آید، اسروشنه در روزگار شهریاری خشایارشا هخامنشی فرمانگزار هخامنشیان شد. فرمانروایان اسروشنه لقب افشین داشتند و در بومجکث، مرکز اسروشنه فرمانروایی می‌کردند.

همچنین، خیدر پسر کاووس شاهزاده اشروسنه که با نام افشین شناخته شده‌است و از شخصیت‌های نامدار تاریخ ایران در قرون نخستین پس از تسلط خلفای عباسیان بر ایران بوده است؛[۱][۲] اهل اشروسنه، کوهستانی مابین سمرقند و خوقند (و یا خوجنده) بوده است.[۳]

ریشه نام

[ویرایش]

دربارهٔ ریشه نام اسروشنه افسانه‌ای به جا مانده‌است. در این افسانه بیماری روشن‌نام که دختر داریوش هخامنشی بود، در آب و هوای خوش اسروشنه بهبودی یافت؛ بنابراین اسروشنه، جایی که روشن در آن سکنی گزیده، معنا شده‌است.

برخی معنای این واژه را، همیشه روشن باش، دانسته‌اند و ریشه آن را در دین زردشتی و یکی از ایزدان این دین با نام رشن جسته‌اند که در اوستا، ایزد دادگری بوده و ایزد رشن در سغد و اسروشنه بسیار نامدار بوده‌است. ریشه این واژه را در زبان‌های هند و ایرانی نیز جسته‌اند.

افشین

[ویرایش]

به حاکمان اسروشنه افشین می گفتند. حمزه اصفهانی مورخ قرن سوم در شرح دیوان ابونواس می گوید:[۴]

شاهنشاهان ایران روا می‌داشتند که هر یک از شاهان اطراف خود را به نامی که بدان مشهورست بخوانند و مثلا هر که را که شاه بامیان بود شیر می‌گفتند و هر که را شاه مرو بود کنارنگ می‌گفتند و شاه دماوند را مصمغان و شاه گرگان را صول (چول) و شاه طبرستان را بدشخواگرشاه و شاه اسروشنه را افشین و شاه سغد و فرغانه را اخشید می گفتند و می گفتند: اخشید سغد و اخشید فرغانه و شیر بامیان و کنارنگ مرو و افشین اسروشنه.

جستارهای وابسته

[ویرایش]

منابع

[ویرایش]
  1. C. Edmund Bosworth(2005), "OSRUŠANA " in Encyclopædia Iranica. Accessed November 2010 [۱] "At the time of the Arab incursions into Transoxania, Osrušana had its own line of Iranian princes, the Afšins (Ebn Ḵordāḏbeh, p. 40), of whom the most famous was the general of the caliph Moʿtaṣem (q.v. 833-42), the Afšin Ḵayḏar or Ḥaydar b. Kāvus (d. 841; see AFŠIN)", "The region was little urbanized, and it long preserved its ancient Iranian feudal and patriarchal society. "
  2. C.E. Bosworth. "Afshin". Encyclopædia Iranica. During the reign of the caliph Mahdi (158-69/775-85) the Afshin of Oshrusana is mentioned among several Iranian and Turkish rulers of Transoxania and the Central Asian steppes who submitted nominally to him (Yaqubi, II, p. 479)
  3. "Afshin",Encyclopedia of Islam
  4. نفیسی، سعید (۱۳۸۷). بابک حقایق، ویراستار. تاریخ تمدن ایران ساسانی. شرکت مطالعه و نشر کتاب پارسه. ص. ۲۹۳.
  • انوشه، حسن (به سرپرستی) (۱۳۸۰دانشنامه ادب فارسی: ادب فارسی در آسیای میانه، تهران: سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، شابک ۹۶۴-۴۲۲-۴۱۷-۵

پیوند به بیرون

[ویرایش]