بدحالی روان‌زاد جمعی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
بدحالی روان‌زاد جمعی
نام دیگربدحالی جامعه‌زاد جمعی، اختلال روان‌زاد جمعی، هیستری همه‌گیر یا هیستری جمعی
نقاشی [[پیتر بروگل جوان
طاعون رقص قرون وسطی تصور می‌شود که ناشی از هیستری جمعی بوده‌است.
تخصصروان‌پزشکی، روان‌شناسی بالینی
نشانه‌هاسردرد، سرگیجه، حالت تهوع، درد شکم، سرفه، خستگی، گلودرد
عوامل خطردوران کودکی یا نوجوانی، پوشش رسانه‌ای شدید
تشخیص افتراقیبیماری‌های واقعی، هذیان‌های جمعی، اختلال علائم جسمی
طبقه‌بندی و منابع بیرونی

بدحالی روان‌زاد جمعی (به انگلیسی: Mass psychogenic illness) (اختصاری MPI)، که به آن بدحالی جامعه‌زاد جمعی (به انگلیسی: mass sociogenic illnessاختلال روان‌زاد جمعی (به انگلیسی: mass psychogenic disorderهیستری همه‌گیر (به انگلیسی: epidemic hysteria) یا هیستری جمعی (به انگلیسی: mass hysteria) نیز گفته می‌شود؛ شامل گسترش علائم ناخوشی از طریق جمعیتی است که در آن هیچ عامل عفونی پدیدآورندهٔ سرایت وجود ندارد. ام‌پی‌آی گسترش سریع علائم و نشانه‌های بدحالی است که بر اعضای یک گروه منسجم اثر می‌کند و در پی یک اختلال دستگاه عصبی شامل تحریک، ازدست‌دادن یا دگرگونی عملکرد آغاز می‌شود، در نتیجه ناراحتی‌های جسمانی که به‌طور ناخودآگاه نشان داده می‌شوند، هیچ علت طبیعی متناظر ندارند.[۱]

علل[ویرایش]

ام‌پی‌آی از دیگر انواع هذیان‌های جمعی است که به‌دلیل درگیرشدن علائم جسمانی، از آن متمایز است.[۲] این اختلال به‌خوبی شناخته نشده‌است و علل آن نامشخص است.[۳] ویژگی‌های شیوع ام‌پی‌آی اغلب عبارتند از:[۲]

  • علائمی که هیچ مبنای طبیعی قابل قبولی ندارند؛
  • علائم گذرا و خوش‌خیم؛
  • علائم با شروع و بهبود سریع؛
  • وقوع در یک گروه تفکیک‌شده؛
  • وجود اضطراب غیرعادی؛
  • علائمی که از طریق بینایی، صدا یا ارتباط کلامی منتشر می‌شوند؛
  • گسترشی که در مقیاس سنی پایین می‌آید و از افراد مسن‌تر یا با موقعیت-بالاتر شروع می‌شود؛
  • بخش‌غالب شرکت‌کنندگان مؤنث.

روان‌پزشک بریتانیایی سایمون وسلی بین دو شکل ام‌پی‌آی تمایز قائل می‌شود:[۱]

  • هیستری اضطراب جمعی «شامل دوره‌های اضطراب حاد است که عمدتاً در دانش‌آموزان رخ می‌دهد. تنش قبلی وجود ندارد و گسترش سریع از طریق تماس دیداری است.»[۴]
  • هیستری حرکتی جمعی «شامل ناهنجاری در رفتار حرکتی است. در هر گروه سنی رخ می‌دهد و تنش قبلی وجود دارد. موارد اولیه را می‌توان شناسایی کرد و گسترش تدریجی است. … شیوع ممکن است طولانی شود.»[۴]

در حالی که تعریف او گاهی رعایت می‌شود،[۱][۵] دیگران مانند علی-گومبه و همکارانش از دانشگاه مایدوگوریِ نیجریه، تعریف وسلی را به چالش می‌کشد و شیوع‌هایی را با ویژگی‌های هر دو حالت هیستری حرکتی جمعی و هیستری اضطرابی جمعی توصیف می‌کند.[۶]

علامت درصد گزارش
سردرد ۶۷
سرگیجه یا سبکی‌سَر ۴۶
حالت تهوع ۴۱
گرفتگی یا درد شکمی ۳۹
سرفه ۳۱
خستگی، خواب‌آلودگی یا ضعف ۳۱
درد یا سوزش گلو ۳۰
ژرف‌دَمش (به انگلیسی: Hyperventilation) یا مشکل در تنفس ۱۹
چشم‌های پرآب یا تحریک‌شده ۱۳
تنگی یا درد قفسه سینه ۱۲
ناتوانی در تمرکز / مشکل در تفکر ۱۱
استفراغ ۱۰
گزگز، بی‌حسی یا فلج ۱۰
اضطراب یا عصبی بودن ۸
اسهال ۷
مشکل در بینایی ۷
کهیر ۴
ازدست‌دادن هوشیاری / سنکوپ ۴
خارش ۳

شیوع و شدت[ویرایش]

نوجوانان و کودکان اغلب در موارد ام‌پی‌آی تحت تأثیر قرار می‌گیرند.[۷] این فرضیه که افراد مستعد برونگرایی یا روان رنجوری، یا کسانی که نمرات بهرهٔ هوشی پایینی دارند، بیشتر در معرض شیوع همه‌گیری هیستریک هستند، همیشه در تحقیقات ثابت نشده‌است. بارتولومیو و وسلی بیان می‌کنند که «واضح به نظر می‌رسد که هیچ زمینهٔ خاصی برای بدحالی جامعه‌زاد جمعی وجود ندارد و این یک واکنش رفتاری است که هر کسی می‌تواند در شرایط مناسب نشان دهد.»[۱]

به نظر می‌رسد پوشش رسانه‌ای شدید شیوع را تشدید می‌کند.[۳][۵][۷] این بدحالی همچنین ممکن است پس از شیوع اولیه عود کند.[۷] جان والر توصیه می‌کند که وقتی مشخص شد که این بدحالی روان‌زاد است، نباید توسط مقامات اعتباری به آن داده شود.[۵] به عنوان مثال، در مطالعه موردی کارخانه سنگاپور، به نظر می‌رسد که فراخواندن یک پزشک برای انجام جن‌گیری باعث تداوم شیوع شد.[۸]

پژوهش[ویرایش]

علاوه بر مشکلات مشترک در همه تحقیقات مربوط به علوم اجتماعی، از جمله کمبود فرصت برای آزمایش‌های کنترل‌شده، بدحالی جامع‌زاد جمعی مشکلات خاصی را برای محققان در این زمینه ایجاد می‌کند. بالارات‌نَسینگرام و جانکا گزارش می‌دهند که روش‌های «تشخیص هیستری جمعی همچنان بحث‌برانگیز است.»[۳] به گفته جونز، متمایز کردن اثرات ناشی از ام‌پی‌آی از [آنهایی که] بیوتروریسم، عفونت درحال گسترش سریع یا قرارگرفتن در معرض سمی حاد دشوار است.[۷]

این مشکلات ناشی از تشخیص باقیمانده ام‌پی‌آی است. در استدلالی که ادامه می‌یابد، منطقی وجود ندارد: «هیچ چیزی وجود ندارد، بنابراین باید ام‌پی‌آی باشد.» این نمونه ای از استدلال از جهل است، با جهل در اینجا به معنای «عدم وجود دلیل مخالف». از این تصور که یک عامل ارگانیک می‌توانست نادیده گرفته شود (یعنی ممکن است تحقیقات کافی صورت نگرفته باشد)، یا این احتمال که پاسخ ممکن است درحال حاضر ناشناخته باشد اما در یک مقطع زمانی در آینده شناخته شده باشد، جلوگیری می‌کند. با این وجود، اجرای تعداد زیادی تست احتمال مثبت کاذب را افزایش می‌دهد. سینگر، از دانشکده‌های پزشکی یونیفرمد، مشکلات چنین تشخیصی را خلاصه کرده‌است:[۹]

«[شما] متوجه می‌شوید که گروهی از مردم مریض می‌شوند، تحقیق می‌کنید، هر چیزی را که می‌توانید اندازه‌گیری کنید، اندازه‌گیری می‌کنید… و وقتی هنوز هیچ دلیل فیزیکی پیدا نکردید، می‌گویید «خب، هیچ چیز دیگری در اینجا وجود ندارد، پس بیایید آن را یک مورد ام‌پی‌آی بنامیم.»»[۹]

در تاریخ[ویرایش]

قرون وسطی[ویرایش]

اولین موارد مطالعه شده مرتبط با هیستری اپیدمی، شیدایی‌های رقص قرون وسطی، از جمله رقص سنت جان و تارانتیسم است. قرار بود اینها با تسخیر روح یا نیش رتیل مرتبط باشد. افراد مبتلا به شیدایی رقص در گروه‌های بزرگ، گاهی برای هفته‌ها در یک زمان می‌رقصیدند. این رقص گاهی با برهنه کردن، زوزه کشیدن، انجام حرکات زشت یا حتی خندیدن یا گریه تا حد مرگ (به گزارش‌ها) همراه بود. شیدایی رقص در سراسر اروپا گسترده بود.[۱۰]

قرن ۱۸ام تا ۲۱ام[ویرایش]

در کارخانه‌ها[ویرایش]

شیوع ام‌پی‌آی در کارخانه‌ها پس از انقلاب صنعتی در انگلستان، فرانسه، آلمان، ایتالیا و روسیه[۱] و همچنین ایالات متحده و سنگاپور رخ داد.

در مدارس[ویرایش]

هیستری دسته جمعی مدارس در بری، آلاباما و میامی بیچ را در سال ۱۹۷۴ تحت تأثیر قرار داد، با قسمت اول به شکل خارش مکرر، و دومی در ابتدا ترس از گاز سمی را برانگیخت (ردیابی آن به یک دانش آموز محبوب که اتفاقاً به یک ویروس مبتلا شده بود، بازمی‌گردد).[۱۱]

هزاران نفر در ماه مارس تا ژوئن ۱۹۹۰ در یکی از استان‌های کوزوو تحت تأثیر شیوع یک بدحالی فرضی قرار گرفتند که منحصراً آلبانیایی نژادها را تحت تأثیر قرار می‌داد که بیشتر آنها نوجوانان کم سن و سال بودند.[۱۲] طیف وسیعی از علائم، از جمله سردرد، سرگیجه، اختلال در تنفس، ضعف/بی‌بُنگی، احساس سوزش، گرفتگی عضلات، درد سینه/پشت‌جناقی، خشکی دهان و حالت تهوع آشکارشد. پس از فروکش کردن بیماری، یک کمیسیون فدرال دو حزبی سندی را منتشر کرد که در آن توضیحی دربارهٔ بدحالی روان‌زاد ارائه می‌داد. رادووانوویچ از بخش پزشکی اجتماعی و دانشکده پزشکی علوم رفتاری در کویت گزارش می‌دهد:

این سند هیچ‌یک از دو قوم‌ها را راضی نکرد. بسیاری از پزشکان آلبانیایی بر این باور بودند که آنچه که آنها شاهد بوده‌اند یک اپیدمی غیرعادی از مسمومیت بوده‌است. اکثر همکاران صرب آنها نیز هر توضیحی را در زمینه آسیب‌شناسی روانی نادیده گرفتند. آنها پیشنهاد کردند که این حادثه به قصد سیاه نمایی صرب‌ها جعلی بوده‌است، اما به دلیل سازماندهی ضعیف شکست خورد.

رودوانوویچ انتظار دارد که این نمونه گزارش شده از بدحالی جامعه‌زاد جمعی توسط وضعیت ناپایدار و متشنج فرهنگی در استان تسریع شده باشد.[۱۲]

همه‌گیری خنده تانگانیکا در سال ۱۹۶۲ شیوع حملات خنده‌ای بود که شایعه شده بود در روستای کانشاسا در سواحل غربی دریاچه ویکتوریا در کشور نوین تانزانیا یا در نزدیکی آن رخ داده‌است که در نهایت بر ۱۴ مدرسه مختلف و بیش از ۱۰۰۰ نفر تأثیر گذاشت.

صبح پنج شنبه ۷ اکتبر ۱۹۶۵، در مدرسه ای دخترانه در بلکبرن در انگلستان، چند دختر از سرگیجه شکایت کردند.[۱۳][۱۴] برخی بیهوش شدند. در عرض چند ساعت، ۸۵ دختر مدرسه پس از بیهوش شدن، با آمبولانس به بیمارستان مجاور منتقل شدند. علائم شامل پف‌کردن، ناله، دندان‌قروچه، بیش‌دَمی و کزازین بود. ماس و مک اِوِدی تحلیل خود را از این رویداد حدود یک سال بعد منتشر کردند. نتیجه‌گیری آنها در ادامه می‌آید.[۱۳] نتیجه‌گیری آنها در مورد برونگرایی و روان‌رنجوری بالاتر از حد متوسط افراد مبتلا، لزوماً نمونه ام‌پی‌آی نیست:[۱]

  • یافته‌های بالینی و آزمایشگاهی اساساً منفی بود.
  • تحقیقات مقامات بهداشت عمومی هیچ شواهدی مبنی‌بر آلودگی غذا یا هوا کشف نکرد.
  • همه‌گیرشناسی شیوع با استفاده از پرسش‌نامه‌هایی که برای کل جمعیت مدرسه اجراشد بررسی‌شد. مشخص شد که شیوع این بیماری در بین ۱۴ ساله‌ها شروع‌شد، اما بیشترین شیوع به جوان‌ترین گروه‌های سنی منتقل شد.
  • با استفاده از پرسش‌نامه شخصیت آیزنک، مشخص‌شد که در تمام گروه‌های سنی، میانگین نمرات E [برونگرایی] و N [روان‌نژندخویی] افراد مبتلا، بالاتر از افراد غیرمبتلا بود.
  • دختران جوان‌تر مستعدتر بودند، اما این اختلال شدیدتر بود و در دختران بزرگ‌تر بیشتر به‌درازا کشید.
  • در نظر گرفته‌شد که همه‌گیری هیستریک بود، همه‌گیری فلج اطفال قبلی جمعیت را از نظر عاطفی آسیب‌پذیر کرده بود، و اینکه یک رژه سه ساعته، که ۲۰ غش در روز قبل از شیوع اول ایجاد کرد، محرک خاص بود.
  • تصور می‌شد که داده‌های جمع‌آوری‌شده با نظریه‌های سازمانی و با نظریه سازش هسته‌های سازمانی ناسازگار است.

یک مورد احتمالی دیگر در ژوئن ۱۹۹۹ در بلژیک رخ داد که مردم، عمدتاً دانش‌آموزان مدرسه، پس از نوشیدن کوکاکولا بیمار شدند.[۱۵] در پایان، دانشمندان در مورد مقیاس شیوع اختلاف نظر داشتند، که آیا به‌طور کامل علائم مختلف و مقیاسی که بدحالی جامعه‌زاد بر افراد درگیر تأثیر می‌گذارد، توضیح می‌دهد.[۱۶][۱۷]

شیوع احتمالی بیماری روان‌زاد جمعی در دبیرستان لو روی جنیور-سینیور در سال ۲۰۱۱، در شمال ایالت نیویورک، ایالات متحده رخ‌داد که در آن چندین دانش‌آموز علائمی مشابه سندرم تورت داشتند. متخصصان بهداشتی مختلف، عواملی مانند گارداسیل، آلودگی آب آشامیدنی، داروهای غیرقانونی، مسمومیت با مونوکسید کربن و سایر علت‌های نهفته محیطی یا عفونی را رد کردند، قبل از اینکه دانش‌آموزان را با اختلال تبدیلی و بدحالی روان‌زاد جمعی تشخیص دهند.[۱۸]

از حدود سال ۲۰۰۹، موجی از مسمومیت‌های آشکار در مدارس دخترانه در سراسر افغانستان گزارش شد. علائم شامل سرگیجه، غش و استفراغ بود. سازمان ملل متحد، سازمان بهداشت جهانی و نیروی کمک به امنیت بین‌المللی ناتو تحقیقاتی را در مورد این حوادث طی چندین سال انجام دادند، اما هیچ‌گاه شواهدی دال بر سموم یا مسمومیت در صدها نمونه خون، ادرار و آب که آزمایش کردند، پیدا نکردند. نتیجه‌گیری محققان این بود که دختران در حال تجربه یک بدحالی روان‌زاد هستند.[۱۹][۲۰]

در اوت ۲۰۱۹، بی‌بی‌سی گزارش داد که دختران دانش‌آموز در مدرسه متوسطه ملی کتریه (SMK Ketereh) در کلانتان، مالزی، شروع به فریاد کشیدن کردند و برخی ادعا کردند که «چهره ای از شیطان کامل» را دیده‌اند. سیمون وسلی از بیمارستان کینگز کالج لندن پیشنهاد کرد که این نوعی «رفتار جمعی» است. رابرت بارتولومیو، جامعه‌شناس پزشکی و نویسنده آمریکایی، می‌گوید: «تصادفی نیست که کلانتان، محافظه کارترین ایالت مالزی از نظر مذهبی، همچنین مستعدترین ایالت برای شیوع بیماری است.» این دیدگاه توسط عفیق نور، یک دانشگاهی، که استدلال می‌کند که اجرای دقیق‌تر قوانین اسلامی در مدارس در ایالت‌هایی مانند کلانتان با شیوع این بیماری مرتبط است، پشتیبانی می‌شود. او پیشنهاد کرد که شیوع فریاد ناشی از محیط محدود بوده‌است. در فرهنگ مالزی، مکان‌های دفن و درختان مکان‌های رایجی برای داستان‌های فراطبیعی در مورد ارواح نوزادان مرده (تویول)، ارواح خون‌آشام (pontianak) و ارواح زن انتقام‌جو (penanggalan) هستند. مقامات با قطع درختان اطراف مدرسه به شیوع کلانتان پاسخ دادند.[۲۱]

شیوع بدحالی‌های روان‌زاد جمعی «در دِیرها و صومعه‌های کاتولیک در سراسر مکزیک، ایتالیا و فرانسه، در مدارس کوزوو و حتی در میان تشویق‌کنندگان در یک شهر روستایی کارولینای شمالی گزارش شده‌است».[۲۱]

اپیزودهای هیستری جمعی اغلب در مدارس نپال مشاهده شده‌است،[۲۲][۲۳] حتی منجر به تعطیلی موقت مدارس می‌شود.[۲۴] یک پدیده منحصر به فرد «همه‌گیری عودکننده هیستری جمعی» از مدرسه ای در منطقه پایوتن در غرب نپال در سال ۲۰۱۸ گزارش شد. پس از اینکه یک دختر مدرسه ای ۹ ساله دچار گریه و فریاد شد، به سرعت سایر کودکان همان مدرسه نیز تحت تأثیر قرار گرفتند و درنتیجه ۴۷ دانش‌آموز (۳۷ دختر، ۱۰ پسر) در همان روز مبتلا شدند. از سال ۲۰۱۶، هر سال موارد مشابهی از بدحالی روان‌زاد جمعی در همان مدرسه رخ می‌دهد. تصور می‌شود که این یک مورد منحصر به فرد از هیستری جمعی مکرر باشد.[۲۵][۲۶]

در ژوئیه ۲۰۲۲، گزارش‌هایی از ۱۵ دختر با علائم غیرعادی مانند جیغ، لرزش و کوبیدن سرشان از یک مدرسه دولتی در باگشوار، اوتاراکند منتشر شد. بدحالی روان‌زاد جمعی به‌عنوان یک علت احتمالی پیشنهاد شده‌است.[۲۷]

تروریسم و جنگ بیولوژیک[ویرایش]

بارتولومیو و وسلی این نگرانی را پیش‌بینی می‌کنند که پس از یک حمله شیمیایی، بیولوژیکی یا هسته‌ای، امکانات بهداشت عمومی ممکن است به سرعت توسط افراد مضطرب و نه فقط تلفات پزشکی و روان‌زاد درهم‌شکسته شوند.[۱] علاوه بر این، علائم اولیه افرادی که تحت تأثیر ام‌پی‌آی قرار گرفته‌اند به‌سختی از علائمی که واقعاً در معرض عامل خطرناک قرار دارند، تشخیص داده می‌شود.[۷]

اعتقاد بر این بود که اولین موشک عراقی که در طول جنگ خلیج فارس به اسرائیل اصابت کرد حاوی سلاح‌های شیمیایی یا بیولوژیکی بود. اگرچه اینطور نبود، اما ۴۰ درصد از کسانی که در مجاورت انفجار بودند مشکلات تنفسی را گزارش کردند.[۱]

درست پس از حملات سیاه‌زخم ۲۰۰۱ در دو هفته اول اکتبر ۲۰۰۱، بیش از ۲۳۰۰ هشدار کاذب سیاه‌زخم در ایالات متحده وجود داشت. برخی علائم جسمی آنچه را که معتقد بودند سیاه‌زخم است گزارش کردند.[۱]

همچنین در سال ۲۰۰۱، مردی چیزی که بعداً مشخص شد پاک‌کننده پنجره بود را به ایستگاه مترو در مریلند اسپری کرد. سی و پنج نفر به دلیل تهوع، سردرد و گلودرد تحت درمان قرار گرفتند.[۱]

در سال ۲۰۱۷، برخی از کارمندان سفارت آمریکا در کوبا علائمی را گزارش کردند (معروف به " نشانگان هاوانا ") که به "حملات صوتی" نسبت داده می‌شود. سال بعد، برخی از کارمندان دولت ایالات متحده در چین علائم مشابهی را گزارش کردند. برخی از دانشمندان پیشنهاد کرده‌اند که علائم ادعایی ماهیت روان‌زادی دارند.[۲۸][۲۹][۳۰] با این حال، یک مطالعه با استفاده از تصویربرداری عصبی حداقل برخی از علل طبیعی و غیرروان‌زادی را نشان می‌دهد.[۳۱]

کودکان در خانواده‌های پناهنده اخیر[ویرایش]

گزارش شده‌است که کودکان پناهنده در سوئد با اطلاع از اخراج خانواده‌هایشان به حالت کما می‌افتند. این بیماری که به عنوان نشانگان واگامش شناخته می‌شود (سوئدی: uppgivenhetssyndrom) اعتقاد بر این است که تنها درمیان جمعیت پناهنده در کشورهای اسکاندیناوی وجود دارد، جایی که از اوایل قرن بیست و یکم رایج بوده‌است. گزارشگران بیان می‌کنند که «درجه‌ای از سرایت روان‌شناختی» درون‌زاد این عارضه است، که از طریق آن دوستان جوان و بستگان فرد مبتلا نیز می‌توانند به این بیماری مبتلا شوند.[۳۲]

در گزارشی ۱۳۰ صفحه‌ای دربارهٔ این عارضه که به سفارش دولت تهیه‌شد و درسال ۲۰۰۶ منتشرشد، تیمی از روان‌شناسان، دانشمندان علوم‌سیاسی و جامعه‌شناسان این فرضیه را مطرح کردند که این یک نشانگان محدود به‌ فرهنگ، یک بیماری روان‌شناختی است که در یک جامعه خاص وجود دارد.[۳۳]

این پدیده بعداً زیر سؤال رفت، زیرا کودکان شاهد بودند که توسط والدین خود مجبور شدند به روشی خاص عمل‌کنند تا شانس دریافت مجوز اقامت افزایش یابد.[۳۴][۳۵] همان‌طور که سوابق پزشکی نشان می‌دهد، متخصصان مراقبت‌های بهداشتی از این کلاهبرداری آگاه بودند و شاهد والدینی بودند که فعالانه کمک به فرزندان خود امتناع کردند، اما سکوت کردند. بعداً، تلویزیون سوئد، پخش‌همگانی تلویزیون عمومی ملی سوئد، به‌دلیل ناکامی در کشف حقیقت توسط روزنامه‌نگار محقق، ژان جوزفسون، به شدت مورد انتقاد قرار گرفت.[۳۶]

اینترنت[ویرایش]

پس از ظهور یک کانال موفقیت‌آمیز محبوب یوتیوبی درسال ۲۰۱۹ که در آن مجری، رفتارهای شبیه تورت گسترده را از خود نشان می‌دهد، افزایش شدیدی در تعداد جوانان مراجعه کننده به درمانگاه‌های متخصص در زمینه تیک مشاهده شد که تصور می‌شود مربوط به شیوع سرایت اجتماعی از طریق اینترنت باشد. استرس ناشی از اضطراب زیست‌محیطی و دنیاگیری کووید-۱۹. نویسندگان گزارش اوت ۲۰۲۱ شواهدی پیدا کردند که نشان می‌دهد رسانه‌های اجتماعی ناقل اصلی انتقال است و عمدتاً بر دختران نوجوان تأثیر می‌گذارد و این پدیده را اولین نمونه ثبت‌شده «بدحالی ناشی از رسانه‌های اجتماعی جمعی» (MSMI) اعلام کردند.[۳۷][۳۸][۳۹][۱۴]

جستارهای وابسته[ویرایش]

منابع[ویرایش]

یادداشت‌های اطلاعاتی

استناد

  1. ۱٫۰۰ ۱٫۰۱ ۱٫۰۲ ۱٫۰۳ ۱٫۰۴ ۱٫۰۵ ۱٫۰۶ ۱٫۰۷ ۱٫۰۸ ۱٫۰۹ Bartholomew, Robert; Wessely, Simon (2002). "Protean nature of mass sociogenic illness" (PDF). The British Journal of Psychiatry. 180 (4): 300–306. doi:10.1192/bjp.180.4.300. PMID 11925351. Archived from the original (PDF) on 2019-01-30. Retrieved 2018-10-10.
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ Weir, Erica (2005). "Mass sociogenic illness". Canadian Medical Association Journal. 172 (1): 36. doi:10.1503/cmaj.045027. PMC 543940. PMID 15632400.
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ Balaratnasingam, Sivasankaran; Janca, Aleksandar (March 2006). "Mass hysteria revisited" (PDF). Current Opinion in Psychiatry. 19 (2): 171–74. doi:10.1097/01.yco.0000214343.59872.7a. PMID 16612198. Archived from the original (PDF) on 2018-10-22. Retrieved 2018-10-21.
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ Wessely, Simon (1987). "Mass hysteria: two syndromes?". Psychological Medicine. 17 (1): 109–20. doi:10.1017/s0033291700013027. PMID 3575566. Archived from the original on 2020-10-29. Retrieved 2019-12-07.
  5. ۵٫۰ ۵٫۱ ۵٫۲ John Waller (16 July 2009). "Dancing plagues and mass hysteria". BPS (به انگلیسی). Retrieved 2023-04-25.
  6. Ali-Gombe, A. et al. "Mass hysteria: one syndrome or two?" British Journal of Psychiatry 1997; 170 387–88. Web. 17 Dec. 2009.
  7. ۷٫۰ ۷٫۱ ۷٫۲ ۷٫۳ ۷٫۴ [۱] بایگانی‌شده در ۲۰۱۱-۰۶-۰۶ توسط Wayback Machine Jones, Timothy. "Mass Psychogenic Illness: Role of the Individual Physician." American Family Physician. American Family of Family Physicians: 15 Dec. 2000. Web. 28 Nov. 2009.
  8. Phoon, W. H. (1982). "Outbreaks of Mass Hysteria at Workplaces in Singapore: Some Patterns and Modes of Presentation". In J. W. Pennebaker; L. R. Murphy; M. J. Colligan (eds.). Mass Psychogenic Illness: A Social Psychological Analysis. Hillsdale, New Jersey: Lawrence Erlbaum Associates. pp. 21–31.
  9. ۹٫۰ ۹٫۱ Singer, Jerome. "Yes Virginia, There Really Is a Mass Psychogenic Illness." Mass Psychogenic Illness: A Social Psychological Analysis. Ed. Colligan et al. Hillsdale, NJ: Lawrence Erlbaum Associates, Publishers, 1982. 21–31. Print.
  10. Bartholomew, Robert (2001). Little Green Men, Meowing Nuns and Head-Hunting Panics. Jefferson, North Carolina: McFarland & Company, Inc.
  11. Roueché, Berton (14 August 1978). "Sandy". The New Yorker. Retrieved 3 December 2020.
  12. ۱۲٫۰ ۱۲٫۱ Radovanovic, Z. "On the Origin of Mass Casualty Incidents in Kosovo, Yugoslavia, in 1990." European Journal of Epidemiology 12(1) (1996):101–113. JSTOR. Web. 27 Nov. 2009.
  13. ۱۳٫۰ ۱۳٫۱ Moss, P. D.; McEvedy, C. P. (26 November 1966). "An epidemic of overbreathing among schoolgirls". British Medical Journal. 1966, 2:5525 (5525): 1295–1300. doi:10.1136/bmj.2.5525.1295. PMC 1944262. PMID 5924817.
  14. ۱۴٫۰ ۱۴٫۱ Kale, Sirin (November 16, 2021). "'The unknown is scary': why young women on social media are developing Tourette's-like tics". The Guardian.
  15. Nemery, Benoit; Fischler, Benjamin; Boogaerts, Marc; Lison, Dominique (1999). "Dioxins, Coca-Cola, and mass sociogenic illness in Belgium". The Lancet. 354 (9172): 77. doi:10.1016/S0140-6736(05)75348-4. PMID 10406397. Archived from the original on 2013-10-13. Retrieved 2013-08-09.
  16. Van Loock, F.; Gallay, A.; Demarest, S.; Van De Heyden, J.; Van Oyen, H. (1999). "Outbreak of Coca-Cola-related illness in Belgium: a true association". The Lancet. 354 (9179): 680–681. doi:10.1016/S0140-6736(05)77661-3. PMID 10466695. Archived from the original on 2013-10-13. Retrieved 2013-08-09.
  17. Gallay, A. (January 2002). "Belgian Coca-Cola-related Outbreak: Intoxication, Mass Sociogenic Illness, or Both?". American Journal of Epidemiology. 155: 140–47. doi:10.1093/aje/155.2.140. PMID 11790677.
  18. "Mass hysteria outbreak reported in N.Y. town: What does it mean?". CBS News. 19 January 2012. Archived from the original on 19 March 2013. Retrieved 16 April 2020.
  19. Farmer, Ben (4 July 2012). "Poisonings' at Afghan girls' schools likely mass hysteria – not Taliban, says report". Archived from the original on 5 January 2016. Retrieved 5 January 2016.
  20. "Are the Taliban Poisoning Afghan Schoolgirls? The Evidence". Newsweek. 9 July 2012. Archived from the original on 20 January 2014. Retrieved 5 January 2016.
  21. ۲۱٫۰ ۲۱٫۱ Chen, Heather (11 August 2019). "The mystery of screaming schoolgirls in Malaysia". BBC News (به انگلیسی). Archived from the original on 17 March 2020. Retrieved 17 August 2019.
  22. "Girls suffer mass hysteria in a Nepal school". The Times of India (به انگلیسی). September 8, 2003. Archived from the original on 2020-10-29. Retrieved 2020-06-10.
  23. "Mass hysteria hits classes in Khotang". The Himalayan Times (به انگلیسی). 2016-09-12. Archived from the original on 2020-06-10. Retrieved 2020-06-10.
  24. "Dhading school shut after witnessing mass hysteria symptoms". The Himalayan Times (به انگلیسی). 2016-06-26. Archived from the original on 2020-06-10. Retrieved 2020-06-10.
  25. "School closed for a month due to mass hysteria among 48 students - ४८ विद्यार्थीमा मास हिस्टेरिया भएपछि एक महिनाका लागि विद्यालय बन्द". swasthyakhabar.com (به نپالی). Archived from the original on 2020-06-10. Retrieved 2020-06-10.
  26. Poudel, Reet; Aich, Tapas Kumar; Bhandary, Krishma; Thapa, Dipendra; Giri, Rajesh (2020-05-01). "Recurrent mass hysteria in schoolchildren in Western Nepal". Indian Journal of Psychiatry (به انگلیسی). 62 (3): 316–19. doi:10.4103/psychiatry.IndianJPsychiatry_571_19. ISSN 0019-5545. PMC 7368451. PMID 32773876.
  27. "Uttarakhand: 'Mass hysteria' in government school, girls 'acting as if possessed' - Times of India". The Times of India (به انگلیسی). Retrieved 2022-07-30.
  28. Borger, Julian; Jaekl, Philip (2017-10-12). "Mass hysteria may explain 'sonic attacks' in Cuba, say top neurologists". The Guardian. Archived from the original on 2017-10-14. Retrieved 2017-10-14.
  29. Bures, Frank (February 2018). "Cuba's Sonic Attacks Show Us Just How Susceptible Our Brains Are to Mass Hysteria". Slate.com. Archived from the original on 1 April 2018. Retrieved 1 April 2018.
  30. Stone, Richard (February 15, 2018). "U.S. diplomats in Cuba have unusual brain syndrome, but there's no proof they were attacked, study says". Sciencemag.com. Archived from the original on 2018-11-25.
  31. Verma, Ragini; Swanson, Randel L.; Parker, Drew; Ould Ismail, Abdol Aziz; Shinohara, Russell T.; Alappatt, Jacob A.; Doshi, Jimit; Davatzikos, Christos; Gallaway, Michael (2019-07-23). "Neuroimaging Findings in US Government Personnel With Possible Exposure to Directional Phenomena in Havana, Cuba". JAMA. 322 (4): 336–347. doi:10.1001/jama.2019.9269. ISSN 0098-7484. PMC 6652163. PMID 31334794.
  32. Brink, Susan (30 March 2017). "In Sweden, Hundreds of Refugee Children Gave Up On Life". NPR.org. Archived from the original on 2019-07-15. Retrieved 2018-04-04.
  33. Aviv, Rachel (27 March 2017). "The Trauma of Facing Deportation". The New Yorker. Archived from the original on 27 February 2019. Retrieved 10 February 2019 – via newyorker.com.
  34. Sandstig, Ola (September 23, 2019). "Unheard cries - Ohörda rop". magasinetfilter.se (به سوئدی). Archived from the original on 2020-10-07. Retrieved November 24, 2020.
  35. "The betrayal of the 'apathetic' children is a scandal - Sveket mot de 'apatiska' barnen är en skandal". expressen.se (به سوئدی). 24 September 2019. Archived from the original on 2020-05-28. Retrieved 2020-10-10.
  36. Josefsson, Janne (October 2, 2019). "SVT must take responsibility for the apathetic children scandal - SVT måste ta ansvar för apatiska barn-skandalen". expressen.se (به سوئدی). Archived from the original on 2020-10-17. Retrieved 2020-10-10.
  37. Heyman, Isobel and Liang, Holan and Hedderly, Tammy (2021). "COVID-19 related increase in childhood tics and tic-like attacks". Archives of Disease in Childhood. 106 (5): 420–421. doi:10.1136/archdischild-2021-321748. PMID 33677431.{{cite journal}}: نگهداری یادکرد:نام‌های متعدد:فهرست نویسندگان (link)
  38. Rob J Forsyth (2021). "Tics, TikTok and COVID-19". Archives of Disease in Childhood. 106 (5): 417. doi:10.1136/archdischild-2021-321885. PMID 33712433.
  39. Kirsten R Müller-Vahl, Anna Pisarenko, Ewgeni Jakubovski, Carolin Fremer (2021). "Stop that! It's not Tourette's but a new type of mass sociogenic illness". Brain. 145 (2): 476–480. doi:10.1093/brain/awab316. PMC 9014744. PMID 34424292.{{cite journal}}: نگهداری یادکرد:نام‌های متعدد:فهرست نویسندگان (link)

کتابشناسی - فهرست کتب

  • Ali-Gombe, A. et al. "Mass hysteria: one syndrome or two?" British Journal of Psychiatry 1997; 170 387–78. Web. 17 Dec. 2009.
  • Balaratnasingam, Sivasankaran and Aleksandar Janca. "Mass hysteria revisited." Current Opinion in Psychiatry 19(2) (2006): 171–74. Research Gate. Web. 28 Nov. 2009.
  • Bartholomew, Robert. Little Green Men, Meowing Nuns and Head-Hunting Panics. Jefferson, North Carolina: McFarland & Company, Inc. Publishers. 2001. Print.
  • Bartholomew, Robert and Simon Wessely. "Protean nature of mass sociogenic illness." The British Journal of Psychiatry 2002; 180: 300–06. Web. 28 Nov. 2009. [۲]
  • Jones, Timothy. "Mass Psychogenic Illness: Role of the Individual Physician." American Family Physician. American Family of Family Physicians: 15 Dec. 2000. Web. 28 Nov. 2009. [۳]
  • Kerchoff, Alan C. "Analyzing a Case of Mass Psychogenic Illness." Mass Psychogenic Illness: A Social Psychological Analysis. Ed. Colligan et al. Hillsdale, NJ: Lawrence Erlbaum Associates, Publishers, 1982. 5–19. Print.
  • Mass, Weir E. "Mass sociogenic illness." CMAJ 2005; 172: 36. Web. 14 Dec. 2009. [۴]
  • Moss, P. D. and C. P. McEvedy. "An epidemic of overbreathing among schoolgirls." British Medical Journal 2(5525) (1966):1295–1300. Web. 17 Dec. 2009.
  • Phoon, W. H. "Outbreaks of Mass Hysteria at Workplaces in Singapore: Some Patterns and Modes of Presentation." Mass Psychogenic Illness: A Social Psychological Analysis. Ed. Colligan et al. Hillsdale, NJ: Lawrence Erlbaum Associates, Publishers, 1982. 21–31. Print.
  • Radovanovic, Z (1996). "On the Origin of Mass Casualty Incidents in Kosovo, Yugoslavia, in 1990". European Journal of Epidemiology. 12 (1): 101–13. doi:10.1007/bf00144437. PMID 8817187.
  • Singer, Jerome. "Yes Virginia, There Really Is a Mass Psychogenic Illness." Mass Psychogenic Illness: A Social Psychological Analysis. Ed. Colligan et al. Hillsdale, NJ: Lawrence Erlbaum Associates, Publishers, 1982. 21–31. Print.
  • Stahl, Sydney; Lebedun, Morty (1974). "Mystery Gas: An Analysis of Mass Hysteria". Journal of Health and Social Behavior. 15 (1): 44–50. doi:10.2307/2136925. JSTOR 2136925. PMID 4464323.
  • Waller, John (2009). "Looking Back: Dancing plagues and mass hysteria". The Psychologist. 22 (7): 644–47.
  • Watson, Rory (1999-07-17). "Coca-Cola health scare may be mass sociogenic illness". British Medical Journal. 319 (7203): 146. doi:10.1136/bmj.319.7203.146a. PMC 1174603. PMID 10406745.
  • Weir, Erica (2005-01-04). "Mass sociogenic illness". Canadian Medical Association Journal. 172 (1): 36. doi:10.1503/cmaj.045027. PMC 543940. PMID 15632400.
  • Wessely, Simon (1987). "Mass hysteria: two syndromes?". Psychological Medicine. 17 (1): 109–20. doi:10.1017/s0033291700013027. PMID 3575566.