(Translated by https://www.hiragana.jp/)
ریشه‌یابی درخت کهن - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد پرش به محتوا

ریشه‌یابی درخت کهن

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
ریشه‌یابیِ درخت کهن
روی جلد با تصویرِ درختِ سخنگو (از یک شاهنامهٔ قرن نهم هجری از کتابخانهٔ بادلیان)
نویسنده(ها)بهرام بیضائی
کشورایران
زبانفارسی
ناشرانتشارات روشنگران و مطالعات زنان
تاریخ نشر
۱۳۸۳
شمار صفحات۱۳۵
شابکشابک ‎۹۷۸−۹۶۴−۶۷۵۱−۹۸−۹

ریشه‌یابیِ درخت کهن کتابی پژوهشی از بهرام بیضایی است از سالِ ۱۳۸۲. بیضایی در این پژوهش همانندیِ داستانِ بنیادینِ (قاب) هزارویک شب و داستانِ «پادشاهی ضحّاک» را بررسیده و با سنجشِ عناصرِ داستان‌ها به سرچشمهٔ مشترکشان اشاره[۱] و دگرگونیِ داستانی را تفسیر کرده است.[۲]

متن

[ویرایش]

کتاب سالِ ۱۳۸۲، پس از نمایشِ شبِ هزارویکُم، نوشته شد و اردیبهشتِ سالِ بعد توسّطِ انتشارات روشنگران و مطالعات زنان منتشر شد. سالِ ۱۳۸۴ نسخهٔ اوّلیهٔ هزارافسان کجاست؟ همچون «پیوست‌های همان کتاب»[۳] نوشته شد.

موضوع

[ویرایش]

بیضایی در پیشگفتارِ کتاب توضیح داده که اندیشهٔ همانندیِ داستانِ بنیادینِ هزارویک شب با داستانِ «پادشاهی ضحّاک» با خواندنِ دیباچهٔ علی‌اصغر حکمت بر هزارویک شبِ طسوجی در دههٔ ۱۳۴۰ در ذهنش پیدا شده بوده است.

«بیضایی در این کتاب کوشیده است تا با جستجو در اسطوره‌های هندوایرانی، شهرزاد و دین‌آزاد و شهریار را با شهرناز و ارنواز و ضحاک (اژیدَهاک) تطبیق دهد.»[۴] با بررسی ریشه کتاب هزار و یک شب با ذکر شواهد و دلایل و مقایسهٔ نقل و ترجمه‌های موجود می‌نویسد:[۵] «داستان مادر (یا بنیادین) هزار و یک شب − اگر بدفهمی‌های احتمالی گزارشگران قرن چهارم ه‍.ق را ندیده بگیریم − عیناً همان داستان مادر کتاب نابود شدهٔ «هزار افسان» است که به نظر می‌رسد − اگرنه زودتر، نهایتاً − در قرن سوم هجری از پهلوی (یا فارسی) با نام «الف لیله و لیله» به عربی ترجمه شده بوده (است).»

بعداً فریدون جنیدی هم نظری مشابهِ نظرِ بیضایی دربارهٔ یکسانی ریشه‌های داستان ضحاک و داستان شهرزاد و شهریار داد.[۶][۷]

پانویس

[ویرایش]
  1. «بهرام بیضایی: حقایق ناگفته دربارهٔ "هزار و یک شب" را منتشر می‌کنم». isna. دریافت‌شده در ۲ اوت ۲۰۲۰.
  2. «روند پویا و بالنده ایران‌شناسی در اسکاتلند». tabnak. دریافت‌شده در ۲ اوت ۲۰۲۰.
  3. بهره‌مند، «بهرام بیضایی و «هزارافسان کجاست؟»»، ۲۸.
  4. پرهام، «هزار و یک شب و غفلت فرهنگی ما»، ۹۷۸.
  5. «ما… جهان به داد می‌گستریم و خود ارّه می‌شویم». tarjomansobh. دریافت‌شده در ۲ اوت ۲۰۲۰.[پیوند مرده]
  6. جنیدی، «شهرزاد داستانسرای»، ۱۲-۱۴.
  7. جنیدی، «شهرزاد داستان‌سرای».

منابع

[ویرایش]
  • بالازاده، امیرکاوس (پاییز و زمستان ۱۳۸۳). «هزارویک شب و اسطورهٔ ضحّاک». فرهنگ مردم (۱۱ و ۱۲): ۱۴۳-۱۴۹.
  • بهره‌مند، شیما (۳ اسفند ۱۳۸۴). «بهرام بیضایی و «هزارافسان کجاست؟»». شرق (۷۰۴): ۲۸.
  • پرهام، سیروس (۱۳۸۷). «هزار و یک شب و غفلت فرهنگی ما». در دهباشی، علی. شاخه‌های شوق: یادگارنامهٔ بهاءالدین خرمشاهی. ج. ۱. تهران: نشر قطره و نشر شهاب. صص. ۹۶۵–۹۸۲. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۳۴۱-۶۸۹-۸.
  • پسندی حکم‌آبادی، محمّد (۱۳۸۹). بالازاده، امیرکاوس، ویراستار. در سایه‌سار آن درخت کهن: خوانشی از شاهنامه و هزارویک شب در هم‌سخنی با بهرام بیضایی. تهران: صدای معاصر. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۶۴۹۴-۷۶-۳.
  • ثمینی، نغمه (فروردین و اردیبهشت ۱۳۸۴). «مرگ می‌گریزد». کتاب ماه هنر (۷۹ و ۸۰): ۸۴-۹۰.
  • جنیدی، فریدون (پاییز و زمستان ۱۳۸۳). «شهرزاد داستانسرای». فرهنگ مردم (۱۱ و ۱۲): ۱۲-۱۴.
  • جنیدی، فریدون (۱۳۸۴). «شهرزاد داستان‌سرای». کتاب ماه هنر (۸۵ و ۸۶).
  • دوستخواه، جلیل (آبان ۱۳۸۳). «شناختِ بُنیادها و پیوندها». جهان کتاب (۱۸۷): ۸-۹.

پیوند به بیرون

[ویرایش]