(Translated by https://www.hiragana.jp/)
سیستان (شاهنامه) - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد پرش به محتوا

سیستان (شاهنامه)

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

سرزمین سیستان در شاهنامه اهمیت ویژه ای دارد.[۱] این ناحیه که نام‌های گوناگونی به آن اطلاق می‌شده‌است، محل حکومت سام نریمان و فرزندان و نوادگانش بوده‌است[۲][۳] و بسیاری از اتفاقات و رویدادهای مهم شاهکار حکیم توس در آنجا به وقوع می‌پیوندد سرزمین مقدسی که محل پیدایش و خیزش بسیاری از پهلوانان ایران زمین از جمله رستم است.[۴][۵][۶]

کشته شدن اژدها به دست رستم، خان سوم، اثر عادل عدیلی

سیستان با دشت‌های زیبا و چراگاه‌های پهناور، محلی برای آرامش و جشن و سرور رستم و خاندانش و پهلوانان و پادشاهان است.[۷] این سرزمین را در شاهنامه با نام‌های سیستان، زابلستان، زابل، سجستان، سکستان و نیمروز خوانده‌اند. اهمیت سیستان تا بدان جاست که نابودی آن برابر با نابودی رستم و تمام افتخارات است. در گفتگوهای رستم با اسفندیار یکی از دغدغه‌های رستم آن است که پس از مرگش دیگر سیستان حامی ندارد و نگران تاراج است.[۸][۹][۱۰]

ارتباط سیستان و اساطیر

[ویرایش]

در ماجرای ارتباط سیستان با اساطیر و حماسه‌های ایرانی باید به این نکته مهم توجه داشت که سیستان از نظر قدمت یکی از کهن‌ترین مناطقی است که شواهد و قراین به دست آمده وجود پیشینه فرهنگ و تمدن بزرگ بشری در این سرزمین را نشان می‌دهد.[۴] از سوی دیگر از آن جا که منطقه سیستان یکی از نقاط حساس و در معرض حملات اقوام مختلف قرار داشت و از دیرباز یکی از نقاطی بود که برای حفظ سرزمین ایران باید در آن جا تهاجم‌ها دفع می‌شد. برهمین اساس نبردهای بزرگ و سرنوشت ساز در کهن‌ترین دوران برای حفظ کشور در این منطقه اتفاق افتاده که بسیاری از آن‌ها با پیروزی ایرانیان به پایان رسیده‌است. قدمت اتفاقات مهم و سرنوشت سازی که برای ملت ایران در این گذرگاه جغرافیایی رخ داده با خطرکردن‌ها و پایداری ایرانیان سبب تثبیت ملیت ایرانی شده و این سرزمین را مستعد کانون وقایع حماسی کرده‌است.[۴]

به گفته بسیاری از محققان، فردوسی، رستم، فرهنگ و آیین سیستانی‌ها را می‌شناخت و بدون دلیل این پهلوان را انتخاب نکرد، با توجه به آیین جوانمردی که در امیر یعقوب لیث صفاری وجود داشت فردوسی می‌دانست چنین شخصیت‌هایی در سیستان است. با آیین و فرهنگ آن‌ها آشنا بود و بهترین پهلوانش را از سیستان انتخاب کرد، نه تنها فقط یک پهلوان، بلکه دوره پهلوانی که بهترین دوره شاهنامه است و زیباترین ابیات شاهنامه در این دوره سروده شده مربوط به سیستان و خاندان زال است.[۴]

سه بخش شاهنامه

[ویرایش]

شاهنامه به سه بخش اساطیری، پهلوانی و تاریخی تقسیم می‌شود که بهترین قسمت آن پهلوانی است، دوره پهلوانی مربوط به زمانی است که پهلوانان سیستان و خاندان زابل در سیستان حاکم و نگهبان تاج و تخت پادشاهی بودند، برای همین بهترین دوره شاهنامه به سیستان مربوط می‌شود.[۱۱]

جستارهای وابسته

[ویرایش]

منابع

[ویرایش]

 سیستان

  1. دبیرسیاقی، محمد (۱۳۸۰). برگردان روایت گونه شاهنامه فردوسی به نثر. تهران: قطره.
  2. Jürgen Ehlers (Hrsg. und Übers.): Abū'l-Qāsem Ferdausi: Rostam - Die Legenden aus dem Šāhnāme. Philipp Reclam jun., Stuttgart 2002, S. 369 und 371 f.
  3. Werner Heiduczek: Die schönsten Sagen aus Firdausis Königsbuch neu erzählt (nach Görres, Rückert und Schack). Der Kinderbuchverlag, Berlin 1982, ISBN 3-7684-5525-4, Neudruck (Werner Daustein) Hanau o. J., S. 31–47 (Zweites Buch: Destan Zal ...), hier: S. 31 („In Seistan, das man auch Mittagsland nennt, lebte Sam. Er war ... Manotschihr, dem weisen Herrscher über Iran, treu ergeben“)
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ ۴٫۲ ۴٫۳ خاتونی پودینه، زهرا، ۱۳۹۷، نقش سیستان در شاهنامه فردوسی، سومین کنفرانس بین‌المللی شرق‌شناسی - فردوسی و فرهنگ و ادب
  5. ابن خردادبه، عبیدالله بن عبدالله، المسالک و الممالک، ص۳۹، ترجمه حسین قره چانلو، تهران، ۱۳۷۰.
  6. «شاهنامه؛ روایت پهلوانی و جوانمردی سیستانی‌ها». روزنامه خراسان.
  7. میرنژاد، سیده زهرا و ابوطالبی، فرح، (۱۳۹۱)، بهمن‌نامه یا تاریخ پهلوانان سیستان؟، ششمین همایش پژوهشهای ادبی، تهران.
  8. «سیستان در شاهنامه».
  9. زینی، مهری، ۱۳۹۷، سیستان، مکان اسطوره ای شاهنامه و ارتباط آن با قهرمان اسطوره‌ای، نخسیتن همایش ملی تحقیقات ادبی با رویکرد مطالعات تطبیقی
  10. نعیمی، احمد (۱۳۶۹). رستم یل سیستان. ناشر مؤلف.
  11. «اگر مردم سیستان نبودند «شاهنانه» شکل نمی‌گیرفت». خبرگزاری فارس. ۴ خرداد ۱۳۹۳.