(Translated by https://www.hiragana.jp/)
ویکی‌پدیا:شناخت و استفاده از منابع اولیه و ثانویه - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد پرش به محتوا

ویکی‌پدیا:شناخت و استفاده از منابع اولیه و ثانویه

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

شناخت و استفاده از منابع اولیه و ثانویه نیازمند دقت و دانش از جانب ویرایشگران ویکی‌پدیا است.

در هنگام تشخیص نوع منبع، سه ویژگی مستقل و پایه‌ای وجود دارند که باید به آن‌ها توجه شود:

همهٔ ترکیب‌های این سه حالت در منابع ویکی‌پدیا دیده می‌شود. هر یک از این ترکیب‌ها به منبعی منجر می‌شود که می‌تواند برای هدف خاصی در ویکی‌پدیا مورد استفاده قرار بگیرد. شناخت این ویژگی‌ها به ما در استفادهٔ درست از این منابع کمک می‌کند.

هدف اصلی این صفحه پاسخ به پرسش پایانی است: شناسایی و استفادهٔ درست از منابع اولیه و نااولیه.

طبقه‌بندی منابع در دنیای واقعی

[ویرایش]

مفهوم منبع دست اول، منبع دست دوم و منبع دست سوم همزمان با نظم‌یافتن تاریخ‌نگاری علمی مطرح شده‌است. هدف از بیان این مفاهیم این بود که به تاریخ‌نگاران روشی ساده برای تشخیص میزان نزدیکی منبع اطلاعات به سرچشمهٔ رویدادها به دست دهد.

مهم است که بدانیم این مفاهیم بیشتر برای برخورد با «رویدادها» بودند تا ایده‌ها و مفاهیم انتزاعی. منبع اولیه منبعی بود که تقریباً در همان زمانی که رویداد اتفاق افتاده بود ساخته شده بود، بدون در نظر گرفتن محتوای منبع؛ بنابراین با وجود اینکه یک واژه‌نامه نمونه‌ای از «منبع ثالثیه» است، یک واژه‌نامهٔ باستانی در واقع یک منبع اولیه برای معنی واژه‌ها در دنیای باستان محسوب می‌شود.

منابع ردهٔ چهارمی وجود ندارند: منبع یا اولیه است، یا اینکه دیدگاه‌ها را بیان می‌کند/تحلیل بر منابع اولیه است (که در این حالت ثانویه خواهد بود)، یا به‌شدت/به‌کلی بر پایهٔ منابع ثانویه نوشته شده‌است (که در این حالت «ثالثیه» خوانده می‌شود). نخستین منبعی که در مورد یک واقعیت انتشار می‌یابد همواره منبع اولیه محسوب می‌شود.

مفاهیم به کار رفته توسط تاریخ‌نگاران با موفقیت‌های جزئی به دیگر زمینه‌ها نیز گسترش یافته‌اند.

ویکی‌پدیا دنیای واقعی نیست

[ویرایش]

در ویکی‌پدیا این مفاهیم دقیقاً مانند آنچه دانشگاهیان استفاده می‌کنند استفاده نمی‌شوند. دست کم دو تعریف مهم از منابع ثانویه در ویکی‌پدیا وجود دارد. هدف این انشا بیشتر طبقه‌بندی منابع معتبر از نظر محتوای مقالات است. طبقه‌بندی دیگری که برای تشخیص سرشناسی به کار می‌رود در بخش جداگانه‌ای در پایان مقاله تشریح شده‌است.

چگونه منابع را طبقه‌بندی کنیم

[ویرایش]

تصور کنید که یک ارتش با کشوری کوچک در ۲۰۰ سال پیش وارد جنگ شده‌است، و شما منابع زیر را در دست دارید:

  • اعلامیهٔ پیروزی‌ای که در همان دورهٔ نبرد نوشته شده‌است.
  • خاطرات شخصی که در آن زمان زندگی می‌کرده و در این باره چیزهایی نوشته‌است.
  • کتابی که ۱۵۰ سال بعد نوشته شده‌است و به تحلیل اعلامیهٔ مذکور می‌پردازد.
  • مقالهٔ یک نشریهٔ دانشگاهی که دو سال پیش به بررسی خاطرات و اعلامیه می‌پردازد.
  • مدخلی در یک دانشنامه که سال پیش بر پایهٔ کتاب و نشریه نوشته شده‌است.

در این حالت اعلامیه و خاطرات آن شخص هر دو منبع دست اول محسوب می‌شوند. این منابع اولیه دارای برتری‌هایی هستند: این‌ها در همان زمان نوشته‌شده‌اند و بنابراین از دیدگاه‌ها و داستان‌هایی که ممکن است توسط نسل‌های آینده القا شده باشد دور هستند. از سوی دیگر معایبی نیز دارند: اعلامیهٔ آن زمان ممکن است با هدف تبلیغات سیاسی و برای آرام کردن کشور فتح‌شده نوشته شده باشد، یا بخش‌هایی از واقعیت را که از نظر سیاسی نامناسب بوده‌است حذف کرده باشد، یا اهمیت برخی واقعیت‌ها را بزرگ جلوه داده باشد، یا به گونه‌ای طراحی شده باشد تا مطابق میل حکم‌ران جدید گردد. خاطرات شخصی آن فرد بازتاب‌دهندهٔ تعصبات شخصی نویسندهٔ آن خواهد بود و نویسندهٔ آن خاطرات ممکن است از واقعیت‌های مرتبط با آن موضوع بی‌خبر باشد.

کتاب و مقالهٔ دانشگاهی منبع دست دوم هستند. این منابع دارای برتری‌هایی هستند: نویسندگان در رویداد درگیر نبوده‌اند و بنابراین به واسطهٔ استقلال احساسی می‌توانند رویدادها را بی‌طرفانه تحلیل کنند. اما معایبی نیز دارند: نویسندگان دربارهٔ آنچه دیگران گفته‌اند اتفاق افتاده می‌نویسند و نمی‌توانند از تجربه‌های شخصی خود برای اصلاح خطاها و تحریف‌ها استفاده کنند. نویسندگان ممکن است با توجه به دیدگاه فرهنگی خود قادر نباشند به درستی مسائل را ببینند و بنابراین ممکن است به صورت ناخودآگاه مسائل مرتبط با فرهنگ و زمان خودشان را بزرگ جلوه دهند و در عین حال از مسائل مهم برای بازیگران اصلی غفلت کنند.

مقالهٔ دانشنامه یک منبع دست سوم است. مزایا: اطلاعات را خلاصه کرده‌است. معایب: با توجه به اتکای دانشنامه بر منبع ثانویه، ممکن است مقالهٔ دانشنامه تکرارکننده و بزرگ‌جلوه‌دهندهٔ تحریف‌ها و خطاهای آن منبع باشد. همچنین ممکن است تفسیرهای خودش را نیز افزوده باشد.

این مثال ساده نشان‌دهندهٔ علت طبقه‌بندی منابع و مشکلاتی است که قرار است برطرف کند. با این وجود این روش‌ها، برای پوشش شرایط بسیار پیچیده‌تر نیز گسترش یافته‌اند.

استفاده در زمینه‌های غیر از تاریخ

[ویرایش]

در علوم، داده‌ها منابع اولیه هستند، و اولین انتشار هرگونه ایده یا نتایج آزمایشی همواره منبع اولیه محسوب می‌شود. بررسی‌های روایی،[واژه‌نامه ۱] بررسی‌های نظام‌مند،[واژه‌نامه ۲] و فراتحلیل‌ها منابع ثانویه به‌شمار می‌روند زیرا بر پایهٔ تحلیل و تفسیر این گزارش‌های تجربی اصلی هستند (تا اینکه تنها به آن‌ها ارجاع دهند).

در هنرهای زیبا، یک اثر هنری همواره منبع اولیه است؛ بنابراین رمان‌ها، نمایش‌نامه‌ها، نقاشی‌ها، مجسمه‌ها و مانند این‌ها همواره منابع اولیه هستند. اظهارنظرها یا آثار همان هنرمندان در مورد آثار خودشان ممکن است اولیه یا ثانویه باشد. نقدها و تحلیل‌های نقادان هنری معمولاً منابع ثانویه محسوب می‌شوند، هرچند استثناهایی وجود دارد. برای نمونه تشریح شرایط بخصوصی که نقاد اثر هنری را دیده‌است منبع اولیه محسوب می‌شود، و همچنین است توضیحات نقاد در مورد واکنش‌های احساسی‌اش به آن اثر. در نتیجه، برخی از تحلیل‌ها و نقدها ترکیبی از منبع اولیه و ثانویه هستند.

در برخی زمینه‌ها، به‌طور مشخص در حقوق، مفهوم منبع ثالثیه کاربردی ندارد. در این سامانهٔ دوبخشی، چیزهایی که معمولاً در دیگر نظام‌ها به عنوان منبع ثالثیه طبقه‌بندی می‌شوند، به عنوان بخشی از منابع ثانویه می‌آیند.

مسئله تعداد حلقه‌های زنجیر نیست

[ویرایش]

مثال سادهٔ بالا را در نظر بگیرید: اعلامیهٔ اصلی یک منبع اولیه است. آیا کتاب لزوماً یک منبع ثانویه است؟

پاسخ این است که: نه همیشه. اگر کتاب تنها نقل قولی از اعلامیه را آورده‌است (مانند اینکه بخشی از متن اعلامیه را در پاورقی یا در پیوست کتاب آورده باشد، یا تصویری از امضا یا مهر رسمی در اعلامیه را عرضه کرده باشد، و تحلیل و دیدگاهی به آن نیفزوده باشد، آن‌گاه این کتاب تنها یک چاپ جدید از منبع اولیه خواهد بود تا اینکه یک منبع ثانویه باشد. متن و تصاویر اعلامیه همواره منابع اولیه باقی خواهند ماند.

مسئله با شمردن تعداد حلقه‌ها در داخل زنجیرهٔ منابع حل نمی‌شود. منبعی که اول از همه منتشر شده‌است همواره منبع اولیه است، اما ممکن است ده‌ها منبع اولیه دیگر داشته باشیم، بدون اینکه هیچ‌یک از آن‌ها ثانویه یا ثالثیه باشند. اگر آبتین ایده‌ای را به نگارش درآورد، و بابک تنها از او نقل قول کند، و پارسا به گفتهٔ بابک ارجاع دهد، و تهمینه از پارسا یاد کند، و این روند ادامه یابد، بسیار محتمل است که با زنجیره‌ای از منابع اولیه روبه‌رو باشیم تا اینکه منابعمان یکی اولیه، یکی ثانویه، یکی ثالثیه و… باشند.

ویژگی‌های یک منبع دست دوم

[ویرایش]
  • منبع دست دوم از روی منابع دست اول ساخته می‌شود. منابع ثانویه لزوماً دارای بخش منابع و مآخذ نیستند، اما باید دلیلی داشته باشیم که باور کنیم این منبع اطلاعاتش را بر پایهٔ منابع پیشین می‌سازد و نه بر پایهٔ موارد تازهٔ دیگر. برای نمونه، نامه‌های عاشقانهٔ صد سال پیش که در یک موزه به نمایش درآمده‌اند، منابع اولیه هستند؛ یک منبع ثانویه ممکن است محتوای این نامه‌ها را تحلیل کند. این واقعیت که تحلیل بر پایهٔ محتوای این نامه‌ها نوشته شده‌است ممکن است از روی توصیف منبع مشهود باشد، حتی اگر در منبع پاورقی‌ای در این باره نداشته باشیم.
  • منبع دست دوم در این موارد تفاوت‌های مهمی با منبع دست اول دارد: یادداشت‌های یک گزارشگر (که هنوز منتشر نشده‌است) یک منبع اولیه است، و گزارش‌های خبری منتشرشده بر پایهٔ یادداشت‌های این گزارشگر توسط خود او همچنان منبع اولیه خواهد بود. چراکه تنها هدف آن یادداشت‌ها تولید گزارش خبری است. اگر خبرنگار دیگری در آینده ده‌ها مورد از این خبرها را بخواند و از آن‌ها برای نوشتن یک کتاب در مورد یک رویداد مهم استفاده کند، آن‌گاه کتاب حاصل یک منبع ثانویه خواهد بود. این تفاوت بر پایهٔ زمان سپری‌شده یا فاصلهٔ جغرافیایی نیست.
  • منبع دست دوم معمولاً تحلیل، دیدگاه، بررسی، مفهوم و تفسیر ارائه می‌دهد. پا گذاشتن به ورای توصیفات ساده و بیان معانی پشت واقعیت‌های ساده است که منابع ثانویه را برای ویکی‌پدیا ارزشمند می‌سازد.
  • منابع ثانویهٔ قابل اطمینان و خوش‌نام معمولاً بر پایهٔ بیشتر از یک منبع اولیه هستند. منابع ثانویهٔ کیفیت‌بالا اغلب چندین منبع اولیه را با توجه به کیفیت منابع اولیه از دید کارشناسان ترکیب می‌کنند. این کار به ما کمک می‌کند مطلب را به تناسب اهمیت واقعی آن در منابع ارائه دهیم و نه به تناسب میزان بودجه‌های تبلیغاتی آن منابع.

همهٔ منابع از زاویه‌ای خاص منبع اولیه هستند

[ویرایش]

برای هر منبع دست کم یک موضوع پیدا می‌شود که در آن اولیه باشد، این موضوع ممکن است نام نویسنده، تاریخ انتشار و… باشد. برای مثال، فرقی نمی‌کند که چه کتابی در دست داشته باشیم، صفحهٔ حق نشر که در ابتدای کتاب می‌آید یک منبع اولیه برای تاریخ نشر آن کتاب است. حتی اگر آن کتاب معمولاً یک منبع ثانویه تلقی می‌شود، اگر موضوعی که می‌خواهید با استفاده از این منبع اثباتش کنید تاریخ انتشار است، در حال استفاده از یک منبع اولیه هستید.

مهمتر اینکه، بسیاری از منابع کیفیت‌بالا دارای مطالب اولیه و ثانویه هستند. یک کتاب درسی ممکن است دیدگاهی را در مورد اعلامیه بیان کند (منبع ثانویه) و همچنین کل متن اصلی اعلامیه را نیز بیاورد (منبع اولیه). مقاله‌ای در یک نشریهٔ دارای مرور همتا ممکن است با خلاصه‌سازی منابع منتشرشدهٔ پیشین آغاز شود (که این بخش یک منبع ثانویه است) و سپس اثر جدید را به صورت توضیحی در مورد ایده‌ای نوین ادامه دهد (که منبع اولیه خواهد بود). یک نویسنده ممکن است کتابی دربارهٔ یک رویداد بنویسید که بیشتر این کتاب بر پایهٔ ترکیب داستان‌های خبری در منابع اولیه باشد (که این بخش‌ها منبع ثانویه هستند)، اما این نویسنده ممکن است گاهی اطلاعاتی دربارهٔ تجربه‌های شخصی‌اش یا مطالبی تازه از مصاحبه‌های اخیر ارائه دهد (که منبع اولیه است). کتابی که در مورد نامه‌های عاشقانه است ممکن است نامه‌ها را تحلیل کند (که منبع ثانویه است) و نیز بخشی از آن نامه‌ها را در پیوست کتاب ترانویسی کند (که منبع اولیه است). اثری که بر پایهٔ منابع از پیش منتشرشده است احتمالاً یک منبع ثانویه است؛ اما اطلاعاتی که جدیداً در این اثر منتشر شده‌است منبع اولیه است.

اینکه چگونه و برای چه مقصودی از منبع استفاده می‌کنید بر طبقه‌بندی آن منبع تأثیرگذار خواهد بود.

ثانویه به معنای معتبر نیست

[ویرایش]

ثانویه یک اصطلاح تخصصی برای ویکی‌نویسان نیست (و نباید باشد) که برای اشاره به منابع «خوب»، «معتبر» یا «قابل استفاده» به کار رود. دست دوم بودن منبع به معنی مستقل بودن، اعتبار، دقت، درستی، پذیرفته‌شدن توسط متخصصان، مورد بررسی ویرایشی قرار گرفتن، یا انتشار به وسیلهٔ یک ناشر معتبر نیست. منابع دست دوم ممکن است نامعتبر باشند، جهت‌گیری داشته باشند، تعارض منافع داشته باشند و خودچاپ‌کرده باشند. با توجه به رهنمودهای محتوایی ویکی‌پدیا در مورد ویکی‌پدیا:منابع معتبر، منبع معتبر باید سه ویژگی داشته باشد:

  • به بررسی واقعیت‌ها و دقت شهرت داشته باشد
  • توسط یک انتشارات معتبر نشر یافته باشد (تا اینکه توسط نویسنده (گان) منتشر شده باشد)
  • متناسب با محتوای مورد بحث باشد، یعنی موضوع منبع مستقیماً در مورد موضوع مورد بحث باشد تا اینکه گذرا به موضوعی نامرتبط اشاره کرده باشد.
  • منبعی مستقل یا طرف سوم باشد
  • دارای ساختاری حرفه‌ای از نظر چگونگی انتشار مانند فرآیندهای نظارت ویرایشی یا داوری همتا باشد

یک منبع دست اول ممکن است کلیهٔ این شرایط را داشته باشد و یک منبع ثانویه ممکن است هیچ‌کدام را نداشته باشد. تصمیم‌گیری در مورد اینکه در کجا منابع اولیه، یا ثانویه یا ثالثیه مناسبند بستگی به قضاوت خوب ویرایشگران و عقل سلیم دارد و تنها به طبقه‌بندی کورکورانه و بی‌تفکر منبع به عنوان اولیه و ثانویه محدود نمی‌شود.

اولیه به معنای نامعتبر نیست

[ویرایش]

اولیه‌بودن نباید به عنوان یک اصطلاح تخصصی برای ویکی‌نویسان و به معنی «بد»، «نامعتبر»، یا «غیرقابل استفاده» به کار رود. با وجود اینکه برخی از منابع اولیه کاملاً مستقل نیستند، اما می‌توانند معتبر، باکیفیت، دقیق، بررسی‌شده برای حقایق، مورد تأیید متخصصان، گذشته از فرآیندهای کنترل ویرایشی و منتشرشده توسط یک ناشر معتبر باشند.

منابع دست اول می‌توانند معتبر باشند، و می‌توانند مورد استفاده قرار گیرند. گاهی، منابع اولیه بهترین منبع ممکن هستند، مانند زمانی که می‌خواهید یک گفتاورد مستقیم را منبع‌دهی کنید. در چنین مواردی، منبع اصلی بهترین منبع است زیرا این منبع هیچگونه خطا یا نقل قول غلط که در منابع دیگر دیده می‌شود را در برندارد.

با این وجود محدودیت‌هایی در مورد اینکه منابع اولیه را برای چه چیزی می‌توانیم به کار ببریم وجود دارد.

می‌توانید از منابع دست اول استفاده کنید… با دقت

[ویرایش]

مطالبی که بر پایهٔ منابع اولیه هستند می‌توانند ارزشمند و مناسب برای افزودن به مقالات باشند.

منابع اولیه را در ویکی‌پدیا تنها می‌توان برای پشتیبانی از عبارت‌های بی‌پرده و توصیفی به کار برد به طوری که هر فرد تحصیل‌کرده‌ای (بدون دانش تخصصی) که به آن منابع دسترسی داشته باشد بتواند وجود مستقیم آن عبارت‌ها را در منبع تأیید کند. قرار نیست این فرد بتواند درستی عبارت‌های داخل مقاله یا منبع را تشخیص دهد. هدف این است که فرد بتواند با مقایسهٔ منبع اولیه و مطلب مقالهٔ ویکی‌پدیا، به این موضوع پی ببرد که منبع اولیه واقعاً به صورت بی‌پرده همان موضوع را بیان کرده‌است.

نمونه‌ها
  • مقاله‌ای در مورد نبرد کشور فرضی که پیش‌تر اشاره شد: اعلامیه خودش می‌تواند یک منبع اولیهٔ قابل قبول برای توصیفات ساده از اعلامیه مانند اندازه، اینکه آیا با بلک‌لتر[واژه‌نامه ۳] خطاطی شده‌است، آیا امضا شده‌است یا دارای مهر رسمی[واژه‌نامه ۴] است، و واژه‌ها و تاریخ‌ها و نام‌های داخل آن باشد. هر شخصی باید بتواند به تصویر آن اعلامیه نگاه کند و ببینید که چند صفحه بوده‌است، خطاطی آن چگونه بوده‌است و…. با این وجود صحت، معنا، ارتباط، اهمیت، شاخصیت، تأثیرگذاری‌ها و… همگی باید توسط کتابی که آن اعلامیه را تحلیل کرده‌است تأیید شوند و نه ویرایشگر ویکی‌پدیا.
  • در مقاله‌ای در مورد یک رمان: خود آن رمان می‌تواند منبع معتبری در مورد پیرنگ آن رمان، نام شخصیت‌هایش، یا دیگر محتوای کتاب باشد. هر فرد تحصیل‌کرده‌ای می‌تواند غرور و تعصب جین آستین را بخواند و ببیند نام شخصیت اصلی الیزابت است. اما غرور و تعصب نمی‌تواند یک منبع قابل قبول برای ادعاهایی مانند سبک کتاب، درون‌مایه‌اش، از پیش‌بینی‌شدنی،[واژه‌نامه ۵] معانی نمادها، ارزش‌ها، اهمیت، یا دیگر جنبه‌های تحلیل‌های نقادانه، تفسیرها و ارزیابی‌ها باشد. هیچ‌کس نمی‌تواند عبارت بی‌پرده‌ای در این موارد در کتاب بیابد.
  • در مقاله‌ای دربارهٔ یک نقاشی: خود آن نقاشی می‌تواند یک منبع اولیهٔ قابل قبول برای اطلاعاتی در مورد رنگ‌ها، شکل‌ها و نقش‌های آن نقاشی باشد. هر فرد تحصیل‌کرده‌ای می‌تواند با نگاه به جمجمهٔ گاو: قرمز، سفید و آبی[واژه‌نامه ۶] ببیند که این یک نقاشی از جمجمهٔ یک گاو و دارای پس‌زمینهٔ قرمز، سفید و آبی است. پذیرفته نیست که از خود این نقاشی برای بیان ادعاهایی در مورد انگیزهٔ نقاش، اشاره‌هایش، ارتباط اثر با دیگر آثار، معنای نقش‌ها، یا هر مطلب دیگری که شامل تحلیل یا تفسیر باشد استفاده کنیم. هیچ‌کس نمی‌تواند با نگاه کردن به این تصاویر بگوید چرا آن هنرمند این رنگ‌ها را انتخاب نموده‌است، قصد برانگیختن احساسات مذهبی یا ملی را داشته‌است، یا چه چیزی انگیزهٔ کشیدن این قطعهٔ هنری شده‌است.
  • در مقاله‌ای در مورد یک شخص: خودزندگی‌نامهٔ آن شخص، وبگاه شخصی‌اش، صفحه‌ای در مورد او در وبگاه کارفرمایش، می‌تواند یک منبع قابل قبول (هرچند ناکامل) اولیه دربارهٔ اطلاعاتی باشد که فرد در مورد خودش می‌گوید. معمولاً چنین منابعی را می‌توان برای واقعیت‌هایی در مورد فرد که بحث‌برانگیز نیستند یا واقعیت‌های بحث‌برانگیزی که ارجاع درون‌متنی استفاده شوند. بسیاری دیگر از منابع اولیه، از جمله گواهی تولد[واژه‌نامه ۷] و مرگ[واژه‌نامه ۸] و اسناد قضایی معمولاً پذیرفته نیستند زیرا برای بیننده مشخص نیست که فرد نامبرده در آن‌ها همان شخص موضوع مقاله باشد یا فردی اتفاقاً همنام دیگر.
  • در مقاله‌های در مورد یک کسب و کار: وبگاه خود آن سازمان یک منبع اولیه قابل قبول برای اطلاعاتی است که آن شرکت در مورد خودش بیان داشته‌است و نیز واقعیت‌های بسیار ساده در مورد تاریخچه‌اش، محصولاتش، امور مالی‌اش و امکاناتش. اما در بیشتر موارد از این منبع نمی‌توان برای دعاوی مطرح‌شده در مورد مقایسهٔ محصولات با دیگر شرکت‌ها و محصولاتشان استفاده کرد (مثلاً محصول آ از شرکت الف بهتر از ب است)، با این وجود برای برخی مقایسه‌های ساده و عینی قابل استفاده است. این منابع هرگز برای ادعاهایی که به ارزیابی و تحلیل خود آن شرکت یا فعالیت‌هایش می‌پردازند، مانند بررسی راه‌کارهای بازاریابی‌اش نیست (مثلاً «حمایت مالی شرکت آ از ماه ملی سرطان پستان، راه‌کاری تأثیرگذار در گسترش فروش شرکت در میان طبقهٔ میان‌سال و متوسط آمریکایی است»).
^  وبگاه یک شخص یا سازمان ممکن است حاوی اطلاعات ثانویه در مورد خود آن شخص یا سازمان باشد، هرچند که این موضوع چندان رایج نیست. چنین مطالبی همچنان مطابق سیاست اثبات‌پذیری ممکن است خودچاپ‌کرده، طرف اول، وابسته، نامستقل و… محسوب می‌شوند و بنابراین محدودیت‌های دیگری در مورد استفاده از آن‌ها وجود خواهد داشت.

منابع ثانویه برای سرشناسی

[ویرایش]

تنها به واسطهٔ اینکه موضوعی دارای منابع اولیه است دلیل بر سرشناسی‌اش نیست. برای نمونه، اطلاعاتی در مورد یک نویسنده که از روکش جلد یکی از کتاب‌هایش به دست آمده‌است نشان‌دهندهٔ سرشناسی نیست. برای تعیین سرشناسی نیاز به منابع ثانویه است تا بتوان تصمیم گرفت چه مقاله‌هایی را می‌توان نگاه داشت. با این وجود، موضوعاتی که تنها به صورت جزئی یا با کیفیت پایین در منابع ثانویه ذکر شده‌اند ممکن است نتوانند شرایط سیاست کلی سرشناسی را برآورده سازند.

در نظرخواهی‌های حذف لازم است نشان‌داده‌شود که موضوع مقاله با شرایط کلی سرشناسی همخوانی دارد و منابع ثانویه‌ای در مورد آن وجود دارد. یافتن منابع ثانویه برای مطالب روزمره و اخبار ویژه[واژه‌نامه ۹] اگر نگوییم ناممکن، بسیار سخت است. پس از گذشت چند سال و در صورتی که نتوان هیچ منبع ثانویه‌ای پیدا کرد، نوشتار معمولاً حذف می‌شود.

آیا رسانه‌های خبری منابع اولیه هستند یا ثانویه؟

[ویرایش]

اصطلاح «رسانه‌های خبری» در اینجا به معنای روزنامه‌های واقعی و دیگر رسانه‌های خبررسان که رفتاری مشابه روزنامه‌ها دارند به کار رفته‌است.

یک قاعدهٔ سرانگشتی برای شناخت منابع اولیه چنین است: اگر منبع قدیمی‌تر از نیمی از زمان وقوع رویداد باشد، آنگاه آن منبع اولیه است. برای نمونه، اگر رویدادی در تاریخ ۱ ژوئیهٔ ۱۸۰۰ میلادی رخ داده‌است، و یک مقالهٔ روزنامه از تاریخ ۱۸۵۰ میلادی از آن واقعه در دست است، آنگاه تاریخ‌نگاران قرن بیستم و پس از آن مقالهٔ روزنامه را یک منبع اولیه می‌شمارند.

با این وجود، بسیار پیش می‌آید که ویکی‌پدیا در مورد رویدادهای روز مطالبی می‌نویسد. در نتیجه، ممکن است رویدادی در بعدازظهر دوشنبه رخ دهد، در مقاله‌های روزنامه‌های صبح روز بعد در موردش نوشته شود، وچند دقیقهٔ بعد در موردش در ویکی‌پدیا مطلبی ظاهر شود. برخی ویرایش‌گران به ویژه آن‌هایی که در زمینه‌های تاریخ‌نگاری تجربهٔ کمتری دارند، به اشتباه به این مقاله‌های روزنامه منابع ثانویه می‌گویند. بیشتر منابع معتبر در مورد موضوع، از داستان‌های روزنامه‌های هم‌دورهٔ خود به عنوان منابع اولیه نام می‌برند.[۱] ویکی‌پدیا:تحقیق دست‌اول ممنوع بیان می‌کند که یک مقالهٔ روزنامه ممکن است منبع اولیه باشد. با این وجود، هرچند این موضوع معمولاً درست است، استثناهایی نیز وجود دارد.

چنین گزارش‌های خبری‌ای منبع اولیه هستند:

  • خبرهای شاهدان عینی: گوینده اخبار تلویزیون در مقابل یک خانهٔ در حال سوختن ایستاده‌است و به توصیف آتش می‌پردازد. یک خبرنگار روزنامه به توصیف یک تصادف بزرگ خودروها می‌پردازد که سردبیرش او را برای این کار فرستاده‌است.
  • اخبار ویژه: سرویس خبری وایر گزارش می‌کند که یک سیاستمدار مشهور به بیمارستان منتقل شده‌است سرویس هواشناسی می‌گوید که پیچند[واژه‌نامه ۱۰] آرام شده‌است.
  • گزارش رویدادها: خبرنگار روزنامه به تشریح گفتگوهایش در ملاقاتی با آژانس مدرسهٔ محلی می‌پردازد. گویندهٔ رادیو از دستگیری یک متهم خبر می‌دهد.
  • داستان‌های جذاب: مجله یک داستان تأثیرگذار در مورد یک بچه که دارای اختلال قلبی مادرزادی است منتشر می‌کند. ستون اجتماعی یک روزنامه به گزارش زادروز یک فرد محلی مشهور می‌پردازد.
  • مصاحبه‌ها و گزارش مصاحبه‌ها: گزارشگر از سخنرانی سیاست‌مدار نقل قول می‌کند. میزبان یک گفتگوی تلویزیونی/رادیویی با یک فرد نامدار مصاحبه می‌کند. (در سیاست ویکی‌پدیا:تحقیق دست‌اول ممنوع به عنوان منبع اولیه معرفی شده‌است)
  • 'گزارش‌های تحقیقی: خبرنگار به صورت ناشناس به گزارش تجربیاتش می‌پردازد. خبرنگار با افرادی ملاقات می‌کند و به مستندسازی جهت پرده‌برداری از فساد می‌پردازد. (در سیاست ویکی‌پدیا:تحقیق دست‌اول ممنوع به عنوان منبع اولیه معرفی شده‌است)
  • سرمقاله، دیدگاه‌ها، و ستون‌های آزاد:[واژه‌نامه ۱۱] سرمقاله‌نویسان از پشتیبانی‌شان از یک لایحه خبر می‌دهند. ستون‌نویس یک سندیکا به تشریح ایده‌هایش برای بهبود اقتصاد می‌پردازد. (در سیاست ویکی‌پدیا:تحقیق دست‌اول ممنوع به عنوان منبع اولیه معرفی شده‌است)

اینگونه گزارش‌ها معمولاً، یا دست کم ممکن است، منابع ثانویه باشند:

  • گزارش‌های تاریخی: یک برنامهٔ ویژهٔ تلویزیونی که به مناسب ۶۰مین سالگرد پایان جنگ جهانی دوم پخش شده‌است. یک ستون روزنامه که به فهرست‌کردن رویدادهای گزارش‌شده در آن روزنامه در تاریخی مشابه در ۲۵، ۵۰، و ۱۰۰ سال گذشته می‌پردازد.
  • گزارش‌های تحلیلی: روزنامه دست به نشر مجموعه‌ای یک هفته‌ای از مقالات در مورد سامانهٔ بهداشت ملی می‌زند. این مقاله‌ها تنها بیان یک یا دو دیدگاه از یک شخص که «تحلیلگر» می‌نامندش نیست، بلکه یک اثر مهم است که به جمع‌آوری، مقایسه و تحلیل اطلاعات می‌پردازد.
  • بررسی کتاب‌ها: بررسی کتاب‌ها معمولاً منبع ثانویه هستند به شرط اینکه اطلاعاتی فراتر از توصیف سطحی محتوای کتاب فراهم آورند. بررسی کتاب‌ها اغلب ترکیبی از منابع اولیه و ثانویه است: مانند بررسی برخی جنبه‌های کتاب (ثانویه) به همراه ارزیابی بررسی‌کننده یا دیدگاه او دربارهٔ کتاب (اولیه).

دوباره: اولیه به معنای نامعتبر نیست. تنها به این سبب که بیشتر مقاله‌های روزنامه‌ها منابع اولیه هستند به این معنی نیست که این مقاله‌ها منابع معتبری نیستند و اغلب می‌توانند به عنوان منابع مستقل بسیار پسندیده استفاده شوند.

واژه‌نامه

[ویرایش]

پانویس

[ویرایش]
  1. این‌ها نمونه‌هایی از منابع دانشگاهی هستند که به این موضوع می‌پردازند:
    • «یک مقالهٔ روزنامه یک منبع اولیه است اگر رویدادهایی را گزارش کند، اما یک منبع ثانویه است اگر به تحلیل و بیان دیدگاه دربارهٔ آن رویدادها بپردازد.» [۱]
    • «از نظر ویژگی، منابع اولیه هم‌دورهٔ رویدادها و افرادی هستند که توصیف می‌کنند [مثلاً مقالهٔ روزنامه‌ای دربارهٔ رویدادهای روز] مثال‌هایی از منابع اولیه شامل… گزارش‌ها و تبلیغات روزنامه‌ها می‌شود. در بیان روایی یک آشفتگی سیاسی در دورهٔ زمانی انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۲۰۰۰ ایالات متحده، یک محقق احتمالاً روزنامه‌های آن دوره را برای یافتن اطلاعات واقعی در مورد آن رویداد جستجو می‌کند. آن محقق این گزارش‌ها را به عنوان منبع اولیه استفاده می‌کند زیرا این منابع ارائه‌دهندهٔ مستقیم و دست اول مدارکی در مورد آن رویداد و در نخستین جایی که رخ داده‌است هستند.» [۲]
    • «گاهی هنگام تشخیص منابع اولیه و ثانویه به ناحیه‌های خاکستری برمی‌خوریم. برای نمونه، روزنامه‌نگاران ممکن است با شاهدان عینی مصاحبه کنند اما خودشان شاهد عینی نباشند. همچنین ممکن است تحقیقاتی برای کامل کردن گزارش‌های‌شان انجام داده باشند. با این وجود، به‌طور سنتی، روزنامه‌ها منابع اولیه محسوب می‌شوند…. نمونه‌هایی از قالب‌های منابع اولیهٔ رایج می‌تواند شامل… مقاله‌های روز روزنامه‌ها… باشد. مقاله‌های روزنامه‌ها، اگرچه اغلب پس از رویداد نوشته می‌شوند، به‌طور سنتی منبع اولیه محسوب می‌شوند….» [۳]
    • «نمونه‌هایی از اطلاعات اولیه: یک گزارش خبری تازه که به گزارش واقعیت‌ها (و نه تحلیل و ارزیابی‌شان) می‌پردازد.» [۴]
    • منابع اولیه چیستند؟ مطالب منتشرشده‌ای (کتاب‌ها، مجله‌ها، مقالات نشریه‌ها و مقاله‌های روزنامه‌ها) که تقریباً در همان زمان رویداد نوشته شده‌اند. با وجود اینکه گاهی این منابع توصیف‌های شرکت‌کنندگان آن رویداد است، اما در بیشتر موارد توسط شاهدان و روزنامه‌نگاران نوشته می‌شوند. مهم این است که تفاوت بین مطالب نوشته‌شده توسط روزنامه‌نگاران در زمان رویداد، و مطالب نوشته‌شده در زمان‌های بسیار دورتر و به عنوان تحلیل تاریخی را بشناسیم.» [۵]

جستارهای وابسته

[ویرایش]