(Translated by https://www.hiragana.jp/)
آب‌داری - ویکی‌واژه پرش به محتوا

آب‌داری

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • فارسی

آوایش

[ویرایش]
  • /آب/داری/

اسم مرکب

[ویرایش]

آب‌بداری

  1. نمدی نامرغوب که در سفرهای کاروانی مورد استفاده قرار می‌گرفت.

حاصل مصدر

[ویرایش]

آبداری

  1. آبدار بودن، شغل آبدار.
  2. طراوت، تازگی. حالت آبدار.

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین