(Translated by https://www.hiragana.jp/)
ایستگاه - ویکی‌واژه پرش به محتوا

ایستگاه

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • فارسی

آوایش

[ویرایش]
  • /اِیست/گاه/

اسم مرکب

[ویرایش]

ایستگاه

  1. منسوب به ایست؛ جای ایستادن وسایل نقلیه عمومی برای سوار و پیاده کردن مسافر یا تخلیه بار.
  2. ایستگاه فضایی ماهواره‌ای بزرگ و مجهز برای گردش بلندمدت در مدار زمین به صورت پایگاهی برای انجام مأموریت‌های اکتشافی، تحقیقات علمی، تعمیر ماهواره و مانند آن.
  3. ایستگاه صلواتی محل خاصی از جنبه مذهبی که در آن جا مواد خوراکی را با گفتن صلوات بدون پرداخت وجهی دریافت می‌کنند.

––––

برگردان‌ها

[ویرایش]
ترجمه‌ها

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین
  • فرهنگ بزرگ سخن