روش
فارسی[ویرایش]
ریشه لغت[ویرایش]
- فارسی
آوایش[ویرایش]
- /رَوِش/
اسم[ویرایش]
روش
- طریق، طرز، رسم، نوع یا عمل حرکت، رفتن.
- خرامش.
- رُوْش: در گویش گنابادی یعنی نخ ، طناب نخی یا پارچهای.
صفت[ویرایش]
- روشن. روشنایی.
––––
برگردانها[ویرایش]
ترجمهها
منابع[ویرایش]
٭فرهنگ لغت معین