کله
ظاهر
(کِ لَّ)
فارسی
[ویرایش]ریشهشناسی
[ویرایش]دکتر کزازی در مورد واژه ی "کله " می نویسد : ( ( کله kola به معنی کاکل و طرّه است و ریختی از" کلاله". می تواند بود که ستاک واژه همان باشد که در" کلاه" نیز دیده می آید. ) )
( ( همه گیل مردان چو شیر یله
ابا طوق زرین و مشکین کُله ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، ۱۳۸۵، ص ۳۷۹. )
اسم
[ویرایش]- روپوش، پشه بند، سایبان،
جمع
[ویرایش]- کِلَل.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
(کَ یا کِ لِ)
- بخیه کردن خیاط جامه را.
- هر مرتبهای که سوزن را بر جامه فرو برند و برآرند.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
(کَ لِ)
- اجا
- شرم مرد، ذکر.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
(کَ لَّ یا لُِ)
- سر، رأس (اعم از انسان یا حیوان)
- هر چیز گرد.
- هوش، عقل.
- جمجمه (جانوری)
- ویژگی آجری که از عرض چیده شده باشد ؛ ~ی کسی بوی قرمه سبزی دادن کنایه از: توقعات و انتظارات فزون تر از حد خود در سر پروراندن، داخل سیاست شدن و سخنان ضد حکومت گفتن. ؛ ~ی کسی گرم شدن کنایه از: مست شدن. ؛پس ~ی کسی زدن کنایه از: کسی را به کاری واداشتن.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
(کَ لَ یا لِ)
- رخساره، روی، چهره.
- گوی که در وقت خندیدن بر دو طرف روی پیدا شود.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
(کُ لَ هْ)
قید
[ویرایش]- دیگدان.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
(کُ لَ یا لِ)
صفت
[ویرایش]- کوتاه، ناق
- بی دم، بی دسته.
اسم
[ویرایش]- مخفف کلاه.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
برگردانها
[ویرایش]
|
- انگلیسی
- pate
- pash
- noddle
- head
- brain
- woodenhead
- sugarloaf
- sugar loaf
- stubborn
- stomachy
- stiff necked
- restive
- recalcitrancy
- recalcitrance
- rackle
- pigheaded
- pertinacious
- pericranium
- obstinate
- mulish
- longhead
- loggerhead
- loaf
- jowl
- imbecile
- head stall
- dunderhead
- doltish
- dolt
- conical
- conic
- clodpoll
- clodpole
- cerebrum
- bullheaded
- bufflehead
- blockhead
- wrestle
- water chestnut
- pumpkin
- paulownia
- numskull
- lug
- hard head
- chucklehead
- bonehead
- bigwig
- big shot
- nitwit
- lunk head
- jackass
- hemp nettle
- cephalic
- bullish
- waffle iron
- fluster