معنی ساقدوش
نمایش ۱ تا ۱ مورد از کل ۱ مورد.
لغتنامۀ دهخدا
ساقدوش
(اِ مرکب) شاه بالا. (جهانگیری).
در ترکی کسی که چون داماد به عروسی
سوار شود یکی را که همسن و همبالای او
باشد به لباس زیبا آراسته ردیف او سازند و
آن را بفارسی شاه بالا گویند. (آنندراج).
شهباله. (ناظم الاطباء). شاه بالا که بر جانب
راست داماد یا عروس ایستد. و این کلمه
مرکب است از «ساق ترکی، بمعنی راست و
یمین» و دوش فارسی بمعنی کتف در مقابل
سُل دوش. ساغدوش. || مجازاً بمعنی قرین
و نظیر استعمال کنند. (آنندراج). همدم و رفیق
و یار و همسر. (ناظم الاطباء).